به گزارش روابطعمومی حوزه هنری، محمدرضا وحیدزاده؛ پژوهشگر هنر و دبیر نشست از غیبت دکتر رضا صمیم به علت کسالت خبر داد و با ذکر مواردی از حواشی حراجهای اخیر، از امیر عبدالحسینی؛ دبیر شانزدهمین جشنوارۀ تجسمی فجر خواست درباره علت پیدایش نمایشگاه فروش آثار هنری یا حراج توضیحاتی ارائه دهد.
* حراجهای خارجی چون کریستیز و ساتبیز، الگوی حراج تهران
عبدالحسینی به شرح تاریخچه، فرایند، کارکرد و میزان فروش آثار نمایشگاه فروش آثار هنری تهران در سالهای ۱۳۸۳ به دبیری علیرضا سمیعی آذر و سال ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ به دبیری خودش پرداخت و دراینباره گفت: درسال ۸۷ در گفتوگویی گفتم:« نمایشگاه فروش آثار هنری باید در بخش خصوصی ساماندهی شود.» که منجر به نمایشگاه فروش آثار هنری تهران سال ۸۸ در خانهی هنرمندان شد. در نمایشگاه فروش آثار هنری تهران ۸۷ به دلیل آن که الگوی آن نمایشگاه حراج سال ۸۳ بود، غرفهسازی کردیم تا آثار ارائه شود؛ اما در سال ۸۸ دیوارهایی به آثار به شکل عمومی اختصاص دادیم و تفکیک اثر صورت گرفت. اینجا بود که من با اقتصاد و عرضه هنر، خرید فروش آثار هنری، خرید برای بالا بردن قیمت، خرید برای سرمایه گذاری، سهم گالری داران و مجموعه داران و اهمیت وجودشان آشنا شدم و اقتصاد هنر تبدیل به یکی از دغدغه هایم شد و آن را تا الآن دنبال می کنم.
عبدالحسینی موفقترین حراجی که توانسته فرایند قیمتگذاری و بازار هنر را رشد و تحت شعاع قرار دهد، حراج تهران دانست و الگوی آن را حراجهای خارجی چون کریستیز و ساتبیز عنوان کرد و دراینباره افزود: حراجهای دیگری مثل حراج ملی که موفق نبود، حراج رخصت در اصفهان، حراج باران که تخصصی در حوزه هنرهای اسلامی ایرانی فعالیت میکند، برگزار شد.
* حراجی همچون هنر مدرن، بنیانگذار طبقهای منفک از جامعه اند
وحیدزاده ماجرای حراج را گرهخورده با عالم مدرن که لاینفک از آن است، عنوان کرد و افزود: نکات و مسائلی که در رابطه باهنر مدرن همچون نقد، توضیح، توصیف و ارتباط با مخاطب عام مطرح میشود، اینجا هم برقرار است. هنر مدرن به نحوی با مخاطب عام روبهرو میشود که موجب تشکیل طبقهای منفک از اجتماع میشود. اگر تا دیروز هنر در دستان سلاطین، لویی ها و پاپها بود و فقط آنها امکان تملک هنر را داشتند؛ در حال حاضر اینطور نیست و عمومی است؛ اما مخاطب عام را پس میزند و گروه خاصی از مخاطبین شکل میدهد که به شکل مخصوصی باهنر مدرن ارتباط برقرار میکند.
وحید زاده ادامه داد: در اقتصاد هنر نیز اثری که در حال جدایی از جامعه است، وقتی وارد این بازار میشود، بازار مخصوص خود را شکل میدهد که به همین نحو عموم مخاطبین نمیتوانند وارد آن شوند؛ هرچند که محدودیت قانونیای وجود نداشته باشد و قیمتگذاری سالبهسال دارد هنر معاصر را بیشتر از قبل از جامعه دور میکند.
* حراج یک پدیدهی سرمایه داری
ربیعی حراج را بنگاه فروش آثار هنری و بازار آزاد عنوان کرد و افزود: به گفته برگزارکنندگان حراجیها، آثار هنری با ایدئولوژی خاصی انتخاب نمیشود و اولویت انتخاب، کیفیت نیست بلکه فروش است. وی ادامه داد: پس ما باید این پیشفرض را بدانیم که صحبت از یک حراج صحبت از یک پدیدهی سرمایهداری است.
ربیعی گالریهایی که آثار اندک هنری را به خود وارد میکنند را بازار نخستین آثار هنری دانست و افزود: حراجیها بازار ثانویهی هنر است و گالری دارها آثاری که فکر میکنند بازار و فروش خوبی دارد را وارد بازار میکنند. وی ادامه داد: هنرمند در حراج شرکت نمیکند؛ بلکه گالری دارها و مجموعهداران اند که آثار هنری را وارد بازار میکنند.
ربیعی تعداد گالریهای تخصصی را کم عنوان کرد و افزود: بسیاری از گالریدارها شناخت درستی از هنر و هنرمند ندارند و بهواسطهی سرمایهی خود گالری راه انداختهاند و بهجای کشف هنرمندان جدید جهت نمایش آثار آنان، در این زمینه منفعلاند. وی ادامه داد: در کشورهای اروپایی چند برابر هنرمندان منتقد داریم. اما در فضای هنرهای تجسمی کشور ما منتقد زیادی نداریم. به این شکل هنرمند معرفی نمیشود و ماندگار نمیماند. درنتیجه بحثهای مطرح در خبرگزاریها و اصحاب رسانه بهجای آنکه تخصصی و فنی باشد، عوامانه، کلی و بعضاً سیاسی است.
نظر شما